فیلم های بازیگر یوانا کولیگ (Joanna Kulig)

یک دیپلمات فرانسوی باید از توطئه FSB در سیبری فرار کند.

"جئونگ یون" یک همسر دلسوز، مادر و یک زن حساس است که خود را با مصیبتی قانوی و هزاران مایل دور تر از خانه می‌یابد. پس از سال ها برنامه ریزی، او و همسرش جونگ...

داستان در مورد یک وابسته نظامی در سفارت فرانسه هست که به دنیای آدم ربایی، خیانت و توطئه در سالن های دیپلماتیک کشیده می شود و …

تام ریکز یک نویسنده آمریکایی است که برای به اتمام رساندن رمان نیمه کاره اش عازم پاریس می شود. او در این شهر موفق می شود سرایداری یک ساختمان را برعهده بگیرد چراکه با توجه ...

نمایش هیجان انگیزی در مورد قدرت مغز و عشق انسان.

حال و هوای کریسمس در ماه دسامبر، با آمدن یک بابانوئل عجیب و غریب به شهر، داغ شده است.

لهستان سال 1960 ، آنا یک راهبه تازه کار است که می خواهد سوگند راهبگی بخورد اما متوجه رازی تاریک درباره خانواده خود می شود.

فیلم داستان دو افسر پلیس زن را دنبال میکند که تلاش میکنند از دست مافوق های فاسدشان و دنیای خطرناک مافیا جان سالم به در ببرند...

«هانسل» و «گریتل» برادر و خواهر معروف قصه ها، تبدیل به شکارچیان حرفه ای شده اند و تمام جادوگران را در سراسر دنیا می کشند. آن ها در یکی از ماجراهایشان به شکل جدیدی از ...

داستان انیمیشن در محلی است که پرندگان با شادی و دوستی در کنار هم زندگی می‌کنند. روزی از روزها «کای» که شاهینی شجاع و ساده است و همراه با پدرش زندگی می‌کند، برای پیدا کردن ...

فیلم در مورد خبر نگاری(با بازی ژولیت بینوش) است که در حال نوشتن مقاله ای در مورد دختران دانشجویی است که بدلیل مشکلات مال به تن فروشی روی می آورند

داستان یک عشق آتشین میان دو نفر با سابقه‌ و خلق و خوی کاملا متفاوت است که در بحبوحه جنگ سرد در لهستان، برلین، یوگسلاوی و پاریس روایت می‌شود.

سه کشیش برای جشن سالگرد یک رویداد دورهم جمع میشوند. تجربیات و انگیزه های هر کدام از آنها برای خدمت به عنوان کشیش بسیار متفاوت است و خیلی زود آنها با چالش های جدیدی مواجه ...

ترس، خشم، غم، شادی، انزجار، حسادت، شرمساری. "آداس میگوینسکی" به دوران کودکی خود بازگشته است، زمانی که - مانند بسیاری از ما - با درک احساساتش مشکل داشت و...

سال 1945، لهستان. یک دکتر جوان فرانسوی از طرف صلیب سرخ فرستاده می شود تا به بازماندگان اردوگاه های آلمان کمک کند. او که برای بازدید از یک صومعه رفته بود چند راهبه را می ...