راجر (لمن راکر) یک پلی بوی غیرقابل انکار کاریزماتیک با نیت بد است. او موفق می شود با سه خواهر، اشلی، میشل و ادی قرار بگذارد، در حالی که همه اینها را متقاعد می کند که مادرشان (ویویکا آ. فاکس) فرد خوبی است.
بیست سال پس از زندانی شدن پسرش، استریت از سلطان مواد مخدر به یک تاجر قانونی فارغ التحصیل شده است، زمانی که سرباز خیابانی مورد اعتمادش از زندان به خانه می آید و نوه گمشده اش به طور غیرمنتظره ای در هیوستون ظاهر می شود.
داریل قصد دارد پس سال ها بودن در زندان، راه راست را در پیش گیرد. او با دختری آشنا می شود که به او کمک می کند تا شغلی در خور شان مثل رانندگی پیدا کند. وی قصد دارد با پس انداز کردن، و یک کلوپ شبانه باز کند. تا اینکه سر و کله الماس ها و کتک کاری ها پیدا می شود.
A lawyer-turned-preacher living in a small Appalachian town is pursued by an eccentric man to represent him in court. Now involved in a case that ties into his own small-town life, the former attorney agrees to help a man.
جایی که پیوندهای یک خانواده نشان دهنده آنچه در زندگی ما قویتر است است. در "وقتی چراغ ها خاموش می شوند" شاهد تصویری از خانواده ای هستیم که راه خود را گم کرده اند و ممکن است ساختار خانواده را برای همیشه تضعیف کند و هیچ بازگشتی ندارد.
"اوری" پس از اینکه زندگی اش را روی روال می اندازد، دوباره به دانشگاه بازمیگردد. اما به فاصله ی بسیار اندکی یک اتفاق ناگوار دیگر برای زندگی اش رخ میدهد. او و دو تن از ...
لیزا خواهره کوچکتره خود رای برای دور کردن از مشکلات خانوادگی اش به شهری برفی میبرد.ولی وقتی وارد شهر میشوند ، شهر خالی از سکنه شده و اهالی شهر به طرز مشکوکی کشته شده اند.حالا ...
دو بازیگر آفریقای جنوبی پر اشتیاق که به صورت مستقل در آمریکا زندگی می کنند و شدیدا دوست دارند وارد صنعت دشوار و پیچیده ی هالیوود شوند، به صورت اتفاقی با یکدیگر ملاقات میکنند.
When money, affairs, power and lies collide, Nicole Wright, a beautiful and successful music CEOs life is about to crumble in front of her. While leaving her husband and son, the lies that ... See full summary »
فردی در تلاش است که زندگی بهتری برای برادر کوچکترش (که بر روی ویلچر زندگی میکند) فراهم آورد. وی از هر کاری برای محقق کردن این امر، استفاده میکد. اما اتفاقاتی غیر قابل پیش بینی رخ میدهد و انتخابهای بسیار حیاتی در برابر این دو برادر قرار میگیرد ...
کورتیس کینگ، دانشجوی ورزشکار خوش تیپ و محبوبی است که راه خود را در زمین بسکتبال می داند، اما باطنا به یک برنامه بازی احتیاج دارد. او تصمیم می گیرد با کمک یک ژورنال به زندگی اش سامان دهد.
یک پلیس سیاه پوست بنام "راسل استیون" به عضویت یک تیم ویژه مبارزه با مواد مخدر در می آید که هدفشان بزرگترین رئیس تحویل ها در لس آنجلس، برادر زاده خارجی وزیر کلمبیایی است و...
در حین جنگی میان دو گروه خلافکار خیابانی، یک مهاجر جوان اهل هائیتی کشته می شود. مادرش برای باز گرداندن او از قبر، از طلسمی استفاده می کند تا کسانی که مسئول کشته شدن او بودند به سزای اعمالشان برسند. قوانین خیابانی ساده اند: به گروه وفادار باشید، روی پول تم
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...