لرد "برنستد" پیشخدمت انگلیسی خود "راگلز" را از دست می دهد.صاحبان جدید او "اگبرت" و "افی فلود" او را به شهری دور افتاده در واشینگتن می برند.اما وقتی مردم او را به مرد ثروتمند انگلیسی ...
به عنوان جایزه ای برای دستگیری یک سارق بانک،"استن" و "اولی" بورسیهدانشگاه آکسفورد را به دست می آورند.اما آنها به سرعت متوجه می شوند که ازطرف دانشجویان مورد خشم قرار گرفته اند...
استن و اولی که نوازنده هستند، بوسیله ی قطار به محل اجرای بعدیشان در پوتسویل پنسیلوانیا که یک محل نمایش بسیار معروف در زمان خود است، سفر می کنند. در داخل قطار آن ها وارد ...
گریت المر و کمپانی ، دو جادوگری که به جری برونسون کمک می کنند تا اسپانکی میلفورد را به فرزند خواندگی قبول کند, اسپانکی وارث ثروت کنتاکی است ، بنابراین ...
یک هنرمند به همراه یک کلاهبردار به نیویورک سفر می کنند تا 25000 دلار که او برای ازدواج با نامزدش احتیاج دارد بدست بیاورند.اما خود را گرفتار رقصنده ای زیبا و مشتاق می بیند ...
"استن" و "اولی" مسئول رساندن سند یک معدن طلای با ارزش به دختر مکتشف آن هستند.اما آنها بر روی دسیسه "میکی فین" شرور که معدن را برای خود و همسرش می خواهد حساب نکرده اند ...
برادران دوقلو با نام های ملوانان الفی و برت ؛ از اقوام دورِ استنلی و الیور ؛ بدون اطلاع ساحل را ترک میکنند و حلقه مروارید ارزشمندی که کاپیتان کشتی به آنها سپرده را نیز ...
دوران ممنوعیت استفاده از نوشیدنیهای الکلی است."استن" و "لورل" پس از فروش نوشیدنی الکلی به یک پلیس روانه زندان می شوند.اما در زندان آنها خود را به دردسر می اندازند و...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...