در آرکانزاس پس از جنگ داخلی، یک دکتر جوان به طور مرموزی به شهری دورافتاده در اوزارک احضار می شود تا متوجه شود که بهشت آرمان شهر مملو از اسرار بوده و با حضوری تهدیدآمیز و فراطبیعی احاطه شده است.
جوی، یک زن خانه دار تنها و بسیار ساده لوح است که تازه وارد شهر شده. وی در محیط خطرناکی قرار میگیرد و مجبور میشود که با چالشهای بسیار دست و پنجه نرم کند و نقطهی شکست خود را آزمایش نماید.
در سال هزار و نهصد و نود و نه و در طی یک شیفت دوازده ساعته در بیمارستانی واقع در آرکانزاس، یک پرستار معتاد (آنجلا بتیس) که پسر عمویش (کلوئی فارنورث) طراح اصلی و گروهی از خلافکاران تجارت اعضای بدن (میک فولی، دیوید آرکت و داستی وارن) در بازار سیاه هستند،
فداستان فرد بیکاری به نام "پائولا" که و نسبت به آینده اش خوشبین نیست. بهترین دوست او، جف قلبش شکسته و قادر به ادامه روابط اخیر خود نیست. لذا آنها با یکدیگر طی یک سفر جاده ای قصد رفتن به لس آنجلس را دارند تا در آنجا...
یک روزنامه نگار تحقیق گسترده ای در صنعت هوانوردی کرده و به حقایق تکان دهنده ای برخورد می کند. او رد یک توطئه بزرگ که به سال 1954 بازمی گردد تا پیدا کرده و...