جک در بحبوحه یک سرقت بزرگ است که منجر به زخمی شدن خودش و کشته شدن همدستانش میشود. جک قبل از اینکه به بستر مرگ بیفتد، موفق میشود ۵۰۰۰۰۰ دلار از سرقت را پنهان کند.
جنگ سرد تمام شده است، اما نبرد همچنان شعلهور است و روسیه و آمریکا به هم میپیوندند. وقتی یک کارتل بینالمللی مواد مخدر بیرحم تهدید به تحمیل نظم نوین جهانی خود میکند، راب رید، رئیس پرخاشگر و بیرحم سازمان سیا، با همتای خود در کا گ ب، یک نشست اضطراری تشکیل میدهد. کماندوهای ارتش سرخ اسپنتناتز و نیروی دلتای ایالات متحده با سرعت برق به عملیات اعزام میشوند. اما همچنان که ارتش تروریستی کارتل به پیشروی خود در مرزهای بینالمللی ادامه میدهد، همه چیز به کهنه سرباز کلاه سبز بستگی دارد.
The year is 2005. The prison system is run by the private sector. Business tycoon R.D. Crowley, has created a virtual reality prison. The prisoner's bodies are locked in suspended animation while their minds traverse the lethal labyrinth of games Crowley designed for them. Crowley allows wealthy sportsmen to participate, for a price, in deadly VR combat with the prisoners. Will breaks into the prison and attempts to eradicate the VR technology. Seduced by his VR girlfriend he becomes addicted to
مایکی مککاردل، پلیسی که مرگ وحشتناک پدر و مادرش وی را بسیار آزار میدهد، به عنوان فردی خطرناک در پلیس شناخته شده و برکنار میشود. زمانی که قاتلی سریالی در خیابانهای شهر نیویورک جولان میدهد، مککاردل حس میکند که او همان کسی است که والدینش را کشته است. پس مسیر انتقام را برمیگزیند...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...