آلیسون شاو پس از اینکه به سختی از دست مهاجمان تورنتو نجات می یابد، به همراه همسر فداکار و متواضعش "داریس" که کارگر ساختمانی است به شهر کوچکی در انتاریو نقل مکان می کنند و خانه ای رویایی را بنا می نمایند. ..
ریچارد هانتر یک وکیل جوان است که در یک موسسه ی بازرگانی معتبر مشغول کار می باشد. او برنامه ریزی دقیقی برای آینده خود انجام داده است اما یک اشتباه خطرناک تمام برنامه های او را به خطر انداخته است. او برای نجات شغلش، آخر هفته را به همراه همسرش، تارا، در کلبه
یک محافظ امنیتی همسر خود با به قتل می رساند، سپس به دیدن دکتری می رود که او را به یک سری وقایع سوق می دهد.این امر توجه بازرس "دیوید کالاهان" را جلب می کند ...
در یک دبیرستان، دانش آموزان کم کم به این نتیجه می رسند که معلمانشان موجودات بیگانه ی فضایی هستند که قصد دارند از دانش آموزان بعنوان قربانی استفاده کنند...
فیلم در مورد تجدید دیدار سه عضو گروه موسیقی Folksmen در سال 1960 می باشد که خودشان را برای اجرایی به یاد یک ارکستر که بتازگی فوت شده است، در تالار شهر آماده می کنند...
آخر هفته اعضای بخش فروش یک شرکت اسلحه سازی در کوهستانهای شرق اروپا تبدیل به کابوسی وحشتناک می شود.آنها مورد حمله گروهی قاتل دیوانه قرار می گیرند که خواستار مرگ آنها هستند...
این فیلم روایتگر داستان 7 نفر است که در کودکی با موجودی شیطانی که به صورت یک دلقک آدمکش ظاهر شد مقابله کردند. حال پس از 30 سال آنها دوباره باز خوانده شده اند ...
"کریستوفر والکن"، رئیس سابق مافیا توسط چهار نوجوان که تلاش می کنند برای آدمربایی دیگری پول تهیه کنند ربوده می شود. اما وقتی مشخص می شود گروه نمی توانند کارها را درست پیش ببرند، همه ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...