سه داستان ترسناک، از جمله سرنوشت زنی که به همراه معشوقش سعی در سرقت از قبر شوهرش دارد، زنی که پسرش را از مرگ بازمیگرداند و یک عروسک فتیش زونی که دوباره زنده میشود و دست به یک جنایت مرگبار دیگر میزند.
زندگی برای سوزان، دو فرزندش و دوست پسر جدیدش راسل خوب است. اما وقتی او متوجه میشود که دوست پسر ایدهآلش یک قاچاقچی مواد مخدر است، زندگیاش ناگهان تغییر میکند.
جودی متقاعد شده است، اما قادر به اثبات این موضوع نیست که شوهر سابقش دخترشان سامانتا را مورد آزار و اذیت قرار داده است. وقتی دادگاه حکم حضانت مشترک سامانتا را صادر میکند، جودی او را به زیرزمین میبرد و به زندگی زیرزمینی میرود. زیرزمین یک سیستم کاملاً محافظتشده است که سامانتا را از شهری به شهر دیگر منتقل میکند تا از دست دادگاهها در امان بماند. شوهرش بیوقفه کارآگاهان را به تلاش برای یافتن جودی و سم وا میدارد، اما پس از مدتی، جودی احساس راحتی میکند و حتی با یک دامپزشک که در یک شهر کوچک ملاقات میکند، قرار میگذارد.
جک کیلوران وکیلی است که میتواند هر وضعیتی را برای مشتریان ثروتمند خود، معمولاً با رشوه دادن یا باجگیری از مقامات فاسد، «رفع» کند. کیلوران پس از زنده ماندن به طور معجزه آسایی، زمانی که دچار بحران وجدان می شود، با برخی از مشتریانش برخورد می کند و ...
سریال درباره یک خانواده می باشد که همگی پلیس هستند و هر کدوم در زمانی که پلیس بودند وقتشون رو صرف اجرای قانون کردند . فرانک ریگان که نقش پدر خانواده رو بازی می کنه رئیس پلیس شهر نیویورک بوده که در دوران خدمتش فردی باسیاست و با شهامت بوده . پسر بزرگش دینه قبلا سرباز در عراق بوده و الان کاراگاه خصوصی هست . دختر خانواده ارینه که بازپرش بخش قضایی در نیوروک ، الان از پدرش جدا شده و تنها زندگی می کنه . جیمی هم که کوچیکترین فردخانواده ست در رشته حقوق از دانشگاه هاروارد تازه فارغ التحصیل شده و بهخاطر اینکه کل خانواده پلیس هستند اونم به شغل خانوادگیش برگشت . دوست دختر جیمی اون تا سال اول در رشته حقوق همراهی می کنه بعد با اتفاقاتی که برای جیمی می یوفته اونم پلیس مخفی می شه که پدرش از این جریان خبر نداره …
داستان زن جوانی که درست زمانی که زندگی اش در حال رونق گرفتن بود، یک حادثه غمناک و وحشتناکی را تجربه می کند. دست پسر او به قتل رسیده و خودش نیز در حال فرار از دست قاتل می باشد.
هنگامی که به دلیل تغییرات عظیم تکتونیکی، سطح آب دریاها بالا می آید، یک میکروبیولوژیست تا آنجا که می تواند DNA گونه های زنده را جمع آوری می کند. در حالی که ارتش با استفاده از ایجاد یک Ark سعی در حفظ حیات بشری دارد ... ...
مردی بعد از اینکه به حقیقتی تلخ پی می برد، تصمیم به گریختن از تشکیلاتی می گیرد که او را همراه عدهای دیگر، تنها برای تامین اعضای بدن مورد نیاز انسانها نگه می دارند.
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...