هلن، که به تازگی از رائول، دندانپزشک، جدا شده است، اجازه میدهد (هرچند نه بدون مقاومت زیاد) توسط سرژ لجباز اغوا شود. رائول، یک دون خوان مدرن، اکنون روی سوفی جذاب، یکی از بیماران زیبای خود تمرکز میکند، اما ...
یک پزشک بی وجدان متهم است که همسر مبتلا به آسم خود را به عنوان بخشی از یک کلاهبرداری بیمه به قتل رسانده است، علیرغم اینکه متوجه شده است که او یک همزاد دارد که به عنوان یک رقصنده ب.ر.ه.ن.ه باکلاس کار می کند...
شاه جوان "لویی سیزدهم" تخت سلطه مادرش(Marie de Medici ) و سوگولی او (Marie de Medici) قرار دارد. یک شوالیه وفادار (Francois de Capestang) دلباخته دختر دوک آنگولم می شود که در کنار او برای کسب تاج و تخت توطئه می کند.
فیبی̎ (یانگ)، دختر امریکائی، که به دعوت یک دوست مونته کارلو آمده، در مییابد که دعوت، تنها یک تعارف بوده است. بنابراین بیپول و بیراه بازگشت، ناگزیر است راهی برای زندگی پیدا کند. ̎جولیان̎ (لوئیس)، ...
برخی از مردم خشونت را دوست دارند. آنها تصمیم می گیرند باشگاهی برای شکار انسان ها به وجود آوردند. اعضای باشگاه از بین شکارچیان و طعمه ها تشکیل می شود...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...