فیلم های بازیگر H.B. Warner (H.B. Warner) - صفحه 1

داستان ملکه ویکتوریا از دوران تاجگذاری تا ملاقات و ازدواج با شاهزاده آلبرت و مسئولیت هایش تا زمان مرگ.

داستان دو کودک دوقلو که پس از کشته شدن والدینشان، از هم جدا می شوند. حال یکی به عنوان یک آقازاده در پاریس بزرگ شده و دیگری در کوهستان راهزن می شود.

جنی شش ساله یک سگ را ، که تنها بازمانده یک انفجار هواپیما را نجات میدهد. در گردن سگ نشانی است که مشخص میکند سگ آزمایشگاهی بوده است و ....

فیلم اقتباسی از رمان کلاسیک "دیکنز" درباره انقلاب فرانسه است.وکیل برکنار شده "سیدنی کارتون" از مهاجری به نام "چارلز دارنی" به جرم جاسوسی علیه انگلستان دفاع می کند و...

قمار بازی که از قمار دست کشیده است، با زنی بسیار زیبا که از دست قانون فراری می‌باشد، همکار می‌شود. آن‌ها در راه خود با یکی از دوستان قدیمی ملاقات می‌کنند و ...

مردی از یک خانواده ثروتمند با زنی خوش اخلاق، اما از خانواده ای کاملا غیرعادی نامزد می شود و ماجراهایی پیش می آید که...

« موسى » ( هستن ) به عنوان شاهزاده‏ اى مصرى محبوبيت پيدا مى‏كند و حتى بيش‏تر از پسر فرعون ، « رامسس » ( براينر ) ، مورد توجه قرار مى‏گيرد . با اين ...

این فیلم در دههٔ 1950 در هالیوود اتفاق میافتد. داستان روی نورما دزموند تمرکز دارد؛ هنرپیشهای بازمانده از دوران سینمای صامت، که اینک با اختلالات روانی رو به رو است. وی در ویلایی رو به ...

گروهى از سیاستمداران نابکار، روستایى ساده‏ لوحی به نام «جفرسن اسمیت» را انتخاب می‏کنند تا جاى سناتورى را که به تازگى درگذشته است بگیرد...

« آقاى ديدز » ( كوپر ) ، مرد ساده‏اى اهل شهرى كوچك ، ميليون‏ها دلار به ارث مى‏برد و تصميم مى‏گيرد پولش را به نيازمندان ببخشد. وقتى به نيويورك مى‏رود ، عده اى انگل ...

دختری لوده پس از اقامت در خانه دوستش کشته می شود.روح سرگردان او در بانکداری به نام "کازمو تاپر" درخواست کمک می کند تا دلیل قتل و قاتلش را پیدا کند...

زازا بازیگر محبوب تئاترهای روباز یک شهر کوچک در فرانسه است. وقتی دیپلمات برنارد دوفرسن به روستا می آید ، از ترس اینکه به دام او بیفتد ، فاصله اش را با او حفظ می کند.

"رابرت کانوی" دیپلمات بریتانیایی به همراه گروه کوچکی در کوههای هیمالیا گرفتار شده و توسط افراد اسرار آمیزی نجات پیدا می کنند.آنها که توسط کوهها از دنیای خارج و آتش جنگ جهانی دوم جدا شده ...

«جورج بیلی» که در روز کریسمس قصد خودکشی دارد، توسط یک فرشته نجات داده میشود و آن فرشته به او نشان می‌دهد كه زندگی اطرافیانش بدون وجود بیلی چقدر بی رمق و یكنواخت می‌شده است. ...