داستان یک قمارباز و دلال ماشین به نام کلاوس که پسر 19 ساله خود، سیلاس، را غرق در بدهیهایی می بیند، حال او مجبور میشود برای نجات پسرش جان خود را به خطر بیندازد.
بنیامین سیزده ساله متوجه میشود که مادرش در تصادف آنگونه که فکر میکرد نمرده و زنده است. او سرنخ ها را دنبال میکند تا اینکه رد مادرش را در ساختمانی وابسته به سرویس مخفی دولت دانمارک پیدا میکند.