در روز دوم زندگی، آپاناتچی، دختر شهرکنشین، معدن طلای مخفی پدرش را دریافت میکند، اما جستجوگران حریص همسایه برای به دست آوردن طلا به قتل و آدمربایی متوسل میشوند و دختر و برادرش را مجبور میکنند تا از وینیتو حمایت کنند.
در حالی که لوئی دهم پادشاه فرانسه در حال مبارزات انتخاباتی است، ملکه مارگریت در پاریس سلطنت می کند. در طول این مدت، ساکنان شهر توسط قتل های مرموز در نزدیکی یک برج آشفته می شوند.
یک زن استرالیایی، به لندن سفر میکند تا خواهر خود را یافت کند. وی متوجه میشود که خواهرش با باند قاچاق هروئین درگیر شده. این باند از جهات دیگری نیز زیر فشار است، قاتل و یا قاتلانی، اعضای این باند را نابود میکنند و همین موضوع...
یک زن، یکی از بازماندگان حمله ی نا موفق قاتلی که پلیس به او نام "قاتل نیمه ماه" را داده است، باید قبل از این که برای بار دیگر مورد حمله قرار گیرد، به همراه همسرش از ارتباط میان خود و شش زن دیگر با این قاتل پرده برداری کند...