کادی هرون در مدرسه جدیدش، در گروه دختران درجه یک «پلاستیکس» (Plastics)، بسیار موفق است. اما همه چیز وقتی تغییر میکند که او اشتباه میکند و عاشق آرون ساموئلس، دوست پسر سابق «رجینا جورج» (Plastics Regina George)، میشود.
همانطور که اورسن، جدیدترین کارمند «آتوریتی»، خود را در دام پوچیهای زندگی شرکتی میبیند، بیگانگیاش با کشف اتاقی که به او گفته شده وجود ندارد، عمیقتر میشود.
رئیس پلیس سندرز (جان هام) در مورد قتل های عجیب دو زن با همین نام تحقیق می کند و شبکه ای از دروغ های شهر کوچک را باز می کند. او با ریتا (تینا فی)، یک همسایه فضول که مشتاق کمک به حل معما است، ملاقات می کند و به سرعت عاشق می شود.
«حرکت ناگهانی ممنوع» داستانی در سال ۱۹۵۵ دیترویت روایت میکند و ماجرای گروهی از مجرمین غیرحرفهای را به تصویر میکشد که برای مأموریتی به ظاهر ساده سندی را به سرقت ببرند. اما وقتی نقشههایشان نقش بر آب میشود، جستجوی آنان برای یافتن شخصی که استخدامشان کرد
در 30 نوامبر سال 1962 و در شهر لس آنجلس پروفسوری با نام جورج به همراه همسر خود زندگی می کند. جورج استاد زبان انگلیسی در یکی از دانشگاه ها می باشد و زندگی بسیار ...
"جسیکا استین" مجرد،موفق،روزنامه نگار و عضو یک خانواده یهودی است که در نیویورک زندگی می کنند.اما وقتی با زنی آشنا می شود متوجه می شود که خود و احساسش را به خوبی نمی شناخته...
سيستم راهنماي يکي از ايستگاه هاي فضايي روسي از کار مي افتد و احتمال مي رود که در عرض چند هفته به کره ي زمين سقوط کند. اين سيستم شباهت هايي با يکي ازاسکاي لب ...
دختری توسط ناپدری سنگ دلش که قصد تصاحب اموال او را دارد به یک تیمارستان فرستاده می شود. او در آنجا و در عالم خیال به همراه چهار نفر دیگر به موجوداتی وحشت انگیز مواجه ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...