ملانی و دخترش هانا برای شروع تازه آماده هستند. هانا، یک پیانیست است که مشتاق وقف گرفتن در مدرسه جدید خود می باشد. هنگامی که یک غریبه شروع به تعقیب او می کند، او متوجه خطراتی می شود که بسیار نزدیک تر از آنچه فکر می کرد، است.
سارا دختر نوجوانیست که منتظر تولد هجده سالگی اش است تا از پدر روان پریش خود، دون، دور شود. اما قبل از اینکه حتی شمع ها را فوت کند، دون او را در زیرزمین خانه شان زندانی می کند.