While a private detective is away on vacation, his not particularly bright assistant takes it upon himself to "solve" a case that comes in. Complications ensue.
یک کانادایی که به دلیل سرقت بزرگی در لندن در زندان به سر می برد، از زندان فرار کرده و در تلاش است که اموال خود را از گاوصندوق خارج کند، اما همدست وی کلید امنیتی را می گیرد در حالی که فقط کد عبور را دارد.
آلبرت استپتو و پسرش هارولد دلالان آشغال هستند. هارولد با یک رقصنده آشنا می شود، با او ازدواج می کند و او را به خانه می برد. البته آلبرت از این کار او خشمگین می شود و هر ترفندی را که بلد است امتحان می کند تا عروس جدید را از خانه اش بیرون کند.
"آلف هیچنز" پسری است که شغلی ندارد، با دوستش "مریلین" رابطه ای ناپایدار برقرار کرده و آرزوی رسیدن به موفقیت در تجارت موسیقی را دارد. موسیقی پاپ شاد، با پیش زمینه ای درباره طبقه کارگر، با اجرا در مکانهای اصلی لندن کاری است که او می کند ....
داستان در مورد سه نوجوان سرکش به نام های "جانی" ، "بیل" و "برت" است که خود را با جامعه در تضاد می یابند. با رعایت قانون، آنها با یک مربی محلی که به آنها راهی برای بهتر شدن ارائه می دهد، دیدار می کنند ...
چارلی پس از دو سال در دریا بودن و به دنبال خانه و همسرش گشتن، بالاخره به خانه باز می گردد. همه می دانند که او هم اکنون با یک راننده اتوبوس ازدواج کرده است ...
پرسی، مردی که اولین پیوند آلت تناسلی را در جهان انجام داد، متوجه می شود که در آب شهر یک ماده شیمیایی وجود دارد که باعث می شود مردان ناتوان و ضعیف شوند ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...