فیلم های بازیگر ویلکه ون آملروی (Willeke van Ammelrooy)

در بهار سال ۱۹۴۵، قطاری که صدها زندانی یهودی را به آلمان تبعید می‌کرد، در نزدیکی یک روستای کوچک آلمانی که توسط ارتش سرخ اشغال شده بود، متوقف می‌شود. در حالی که این سه نفر به یکدیگر محکوم شده بودند و در بستری از بی‌اعتمادی عمیق، ناامیدی و انتقام، دوستی غیرمنتظره‌ای بین تک‌تیرانداز روسی، ورا، دختر روستایی وینی و زن یهودی-هلندی، سیمون، شکل می‌گیرد.

یک آسانسور به طرز عجیب و غریبی عملکردی هوشمندانه و ارادی پیدا کرده است. کسانی که از این آسانسور استفاده کنند و یا به آن نزدیک شوند کشته می شوند...

در دهکده ای از هلند، مادری قوی و مصمم به زندگی گذشته خود نگاهی می اندازد. نسلها خانواده و دوستان که دور میز او جمع شده و با هم گذر زمان را تجربه کرده اند...

اگرچه فرانک همواره به زنش خیانت می‌کند، اما ایوا هنوز نمی‌تواند او را ترک کند. اما ناگهان ایوا حامله شده و معشوقه خود را پیدا کرده است و حال باید فرانک با این قضیه روبرو شود.

سوزان، در یک خانه روستایی و زیبا به همراه فرزندان نوجوانش به نام های ساندرا، اولگا، جولی و آلبرت زندگی می کند. در همین حین چندین کشتار توسط خون آشامان جذابی رخ میدهد. انگشت اتهام به سوی زنی دیوانه که آن سوی آب زندگی می کند است تا اینکه . . .

فیلم با اسباب کشی دکتری افسرده به نام «کیت فاستر» (سندرا بولاک) شروع می شود که از خانۀ زیبایش بروی دریاچه ای به شیکاگو میرود. در راه شیکاگو یاد داشتی برای مستاجر جدید خانه اش ...