دو دوست،که یکی موسیقیدان است و همواره افسرده است در اطراف یونان و فرانسه پرسه می زنند.آن ها بدون هیچ پولی به پاریس می روند. در انجا شب ها را در زیر زمینی میگذرانند ...
روایت فردی الکلی و مأیوس که وقتی با زنی عجیب و غریب در کالسکه راه آهن روبرو می شود، به یک نقطه عطف در زندگی خود می رسد: عاشق یکدیگر می شوند اما، زن ترکش می کند...
داستان یک جنایتکار خرده پا همجنسگرا به نام باب که با یک زوج ازدواج می کند که در یک بار با هم مشاجره می کنند. باب دعوا را قطع و ابتدا زن و سپس شوهر را اغوا می کند.
کارگردان فرانسوی ( میچل بلانک ) که بعنوان نقش خودش بازی میکند در عحب است که چطور زندگیش بطور ناگهانی از هم میپاشد ، فیلم یک کمدی جالب درباره هویت میباشد ...
در قرن هجدهم میلادی، به دنبال كشته شدن تعداد زيادي از اهالي يك روستا، از طرف پادشاه يك زيست شناس حيوانات سلطنتي بنام گريگوري د فرو نساك به منطقه اعزام ميشود تا با همکاری دوست ...
کمیسر ژیلبر یعد از دستگیری اشتباهی یک خدمتکار هتل به جای تروریست، باید جبرییل سیسه بازیکن مشهور فوتبال را به استادیوم شهر مارسی برساند. اما تصادف اتومبیل وی و دیگر ماموران باعث می شود تا ...
صفیر ژاپن برای ملاقات از سیستم تاکتیکی علیه گانگستر ها به مارسیلیس آمده اما در این هنگام گروهی از ژاپنی ها که برای یاکوزا کار می کنند او را می دزدند. مامور جوان Emilien و ...
«دانیل» (ناصری)، راننده ی تاکسی که دیوانه ی رانندگی است، مجبور می شود با پلیس معامله ای بکند. او اگر بخواهد گواهی نامه ی رانندگی اش را بگیرد، باید به پلیس در دستگیری گروهی از ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...