The Odoms of Charleston, South Carolina have lived a life of the traditions of the American South in their longtime, large-family beachfront home. That tradition is turned upside down when younger daughter, bright high school senior Lucille, arrives home to find a note from her mother Helen that states that she has left for good. This move has been a long time coming for her although the actual act was somewhat spontaneous based on evidence around the family home. The patriarch, retired Warren,
Life for New England realtor Hildy Good begins to unravel when she hooks up with an old flame of hers from New York. Based on Ann Leary's 'The Good House.'
داستان یک خانواده ساکن حومه شهر که با مرگ پسر 19 ساله خود به دلیل مصرف بیش از حد هروئین که حاوی فنتانیل بود، دست و پنجه نرم می کنند. این فیلم به این سوال می پردازد که چه کسی مسئول این فاجعه است.
سریال درباره یک خانواده می باشد که همگی پلیس هستند و هر کدوم در زمانی که پلیس بودند وقتشون رو صرف اجرای قانون کردند . فرانک ریگان که نقش پدر خانواده رو بازی می کنه رئیس پلیس شهر نیویورک بوده که در دوران خدمتش فردی باسیاست و با شهامت بوده . پسر بزرگش دینه قبلا سرباز در عراق بوده و الان کاراگاه خصوصی هست . دختر خانواده ارینه که بازپرش بخش قضایی در نیوروک ، الان از پدرش جدا شده و تنها زندگی می کنه . جیمی هم که کوچیکترین فردخانواده ست در رشته حقوق از دانشگاه هاروارد تازه فارغ التحصیل شده و بهخاطر اینکه کل خانواده پلیس هستند اونم به شغل خانوادگیش برگشت . دوست دختر جیمی اون تا سال اول در رشته حقوق همراهی می کنه بعد با اتفاقاتی که برای جیمی می یوفته اونم پلیس مخفی می شه که پدرش از این جریان خبر نداره …
یک اقتباس سینمایی از رمان "جیم کریس" که تلاشهای یک زوج را به تصویر می کشد, که در اواسط زندگیشان برای بهبود روابط خود به مکانی که عاشق آن بودند ,بازمی گردند.
در شهر کوچک" دیکسی"، کلانتر فقید کاملاً راضی بود که رئیس یک جامعه جدا از هم شود. در آنجا برادران ثروتمند ، "هارلان" و "میسون دیویس" ، ارباب هستند. جانشین وی ، جانباز جنگ جهانی دوم، "فرانك ریچاردز"، دیدگاه مدرن تری دارد ...
بدترین دوستان داستان دو دوست دوران کودکی است که مجبور می شوند در بزرگسالی به دوستی خود فکر کنند. هنگامی که جیک (ریچارد تن) در یک تصادف رانندگی مجروح می شود، تنها کسی که مایل به ... »
یک مسابقهی بین المللی میان تیم های هاکی سراسر جهان در لس آنجلس برگزار میشود. مربی "گوردون بومبی" هدایت تیم آمریکا را به عهده میگیرد. او تیم معروف به "اردکهای توانا" را دور هم جمع ...
شيکاگو. شبي در يک مهماني، مردي از طبقه ي کارگر به نام «تام» (بيکن) به شوخي از خواهر زنش، «ليزا» (داگلاس) مي خواهد که او را هيپنوتيسم کند. «تام» خيلي زود برآشفته از خواب مصنوعي ...
تریسی دانشجوی تنهای سال اول کالج در نیویورک است. او تجربه زندگی در این شهر شلوغ و پر زرق و برق را ندارد. او توسط دوست دیوانه اش اغوا شده و از این تنهایی درآمده ...
"کاترین کانکلین" دانشجوی فلسفه پس از تبدیل شدن به یک خوناشام تلاش می کند با زندگی جدید خود کنار بیاید در حالیکه با وسوسه خود برای خوردن خون انسان روبروست...
“چارلی” پس از بیست سال از زندان آزاد میشود و به شهر خود باز میگردد، اما متوجه میشود که پسرش توسط رئیس باند قاچاق ربوده شده، پس به دنبال پسرش میرود …
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...