لرد "برنستد" پیشخدمت انگلیسی خود "راگلز" را از دست می دهد.صاحبان جدید او "اگبرت" و "افی فلود" او را به شهری دور افتاده در واشینگتن می برند.اما وقتی مردم او را به مرد ثروتمند انگلیسی ...
معلمی خوش اخلاق در شهری که توسط آلمانها در دوران جنگ جهانی دوم اشغال شده است خود را بین همکاری با نازیها و کمک کردن به نیروهای مقاومت گرفتار می بیند و...
در زمستان سال 1938،پاریس مملو از پناهنده های نازی شده که در سایه های شب زندگی کرده و تلاش می کنند از بازگشت دوری کنند.یکی از این پناهنده دکتر راویک است که بطور غیرقانونی به ...
در سرزمین امپراتور "تیبریوس"، "جان باپتیست" مردم را بر علیه "شاه هرود" و "ملکه هرودیاس" راهنمایی می کند. شاه مرگ او را می خواهد اما به دلیل یک پیشگویی از صدمه زدن به او هراس ...
مرد جوانی از یک دختر کلاه بردار می خواهد که نقش نامزدش را در آخرین لحظات عمر پدرش ایفا کند. با این حال، پیرمرد سلامتی خود را بدست می آورد. و شرایط بغرنج تر می شود...
ژولیت فارست معتقد است که مرگ پدرش در سانحه اتومبیل کوهستانی یک تصادف نبوده و پدرش به قتل رسیده است. او برای اثبات حرفش، یک کارآگاه خصوصی را استخدام می کند...
یکی از بزرگترین ناشران "ارل جونات" دست به یک قتل زده و برای پاک کردن رد پای خود مرد بیگناهی را مقصر جلوه می دهد.آن مرد "جرج استراد" یکی از کارمندان او است که باید ...
برده ای به نام «اسپارتاکوس» به خاطر اندام ورزیده اش به عنوان گلادیاتور انتخاب می شود تا آموزش ببیند. مربی و تمامی ساکنان آن مکان که اسپارتاکوس در آن آموزش می بیند مردان خبیثی هستند ...
« سر ويلفريد روبارتس » ( لاتن ) ، وكيل سرشناس ، از يك سكتهى قلبى جان سالم به در برده است و دوران نقاهت را مىگذراند . پزشكان او را از ادامهى كار در ...
خواننده های دوره گرد ، در پیاده روهای تئاترها در لندن ، پول کافی در می آورند تا اتاقی ارزان برای خود اجاره کنند . چارلز که خواننده معروفی شده،جیب بر جوانی را میبند ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...