Frank's been lucky from the day, he was born. So why's he throwing rocks at a church after winning $6,200,000 in 1976 NYC lottery? He tells his story at the police station.
پلیس دیوانه باری دیگر از مرگ باز می گردد تا انتقام بگیرد و هرکسی که بر سر راهش بایستد را نابود کند. حال یک پلیس زن در تلاش است گروگانی که او گرفته را نجات ...
یک کاراگاه سرسخت در اتاق یک هتل واقع در مرکز شهر لس آنجلس منتظر یک گروه از قاتلین کینه توز می باشد. در طول این شب سرنوشت ساز، او درگیر دنیای دختران، اسلحه و پول ...
داستان این فیلم که در دهه 1930 و اوج دوران گانگسترها اتفاق می افتد درباره جان هربرت دیلینجر، یک گانگستر و دزد بانک و آخرین دوست دخترش می باشد. دیلینجر یک مجرم خطرناک بود که بابت مرگ چند پلیس، دزدی از ۲۴ بانک و سرقت از ۴ ایستگاه پلیس شناخته میشود.
زن خبرنگاری در یک سردخانه بهوش می آید و متوجه می شود نامیرا است.او به خود قول می دهد انتقام خود را از کسانی که او را در آنجا قرار داده اند بگیرد و آنها ...
فاحشه هایی که قیمتشان بالا است به صورت منظمی به قتل میرسند ،اندام هایشان تکه تکه شده و یک نماد عجیب از آمریکای جنوبی از خون در صحنه جنایت یافت میشود. پلیسی که مسئول تحقیقات این پرونده است باید پرونده را حل کند قبل از اینکه همسر سابقش، یک خبرنگار...
یک کلانتر پیر که علاوه بر کوه مشکلات شخصیاش ، باید با یک سری از قتلهای خونین هم سر و کله بزند. او که اصلا به وجود موجوداتی مانند گرگینهها اعتقاد ندارد ، باید دلیلی منطقی برای قتلهایی که انگار یک گرگ بسیار بزرگ به مردم حمله کرده و آنها را دریده است ،
یک بچه تمساح وارد فاضلابهای شیکاگو شده و از طریق خوردن موشهای آزمایشگاهی که هورمون رشد به آنها تزریق شده زنده می ماند. حیوان کوچک رشد کرده و موجودی غول آسا تبدیل می شود و...
جک یک مجری تبلیغاتی با زندگی پر زرق و برق است. جیل یک تازه وارد در شهر است و جز شخصیت پر شور و آتشین و ایده آل های عاشقانه اش حرفی برای گفتن ندارد. با تمامی این تضادها آن ها با هم بیانیه ی را می نویسند "قوانینی برای زندگی" .
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...