نمایشنامه ای درباره پیرمردی پست و خودخواه به نام ابنزر اسکروج که از کریسمس متنفر است. او به سفری در کریسمس از گذشته خود برده می شود و به عنوان مردی جوان می بیند که بیشتر از نامزدش، عاشق پول است.
جسد یک دختر مدرسه ای در چمن زاری کشف شده بود. قاتل این دختر هیچ گاه پیدا نشد. اکنون چندین سال از این ماجرا گذشته است. مردی جوان به نام استفانو به این جزیره بازگشته و با برادرش، کشیش محلی، تجدید دیدار می کند...
"مایلز فالورث" (کورتیس)، پسر شوالیهای مغضوب، قصد ازدواج با "لیدی آن" (لی) را دارد. از طرف دیگر "ارل آلبان" (فارار) علیه "شاه هنری چهارم" (کیت) توطئه میکند و...
"لم سیدونز" عضو یک گروه مسافرتیست و آرزوی وکیل شدن دارد. زمانیکه تصمیم میگیرد جایی مستقر شود، کار انبارداری یک فروشگاه را میگیرد، و در تلاش است خود را با اوضاع وفق دهد که...
« كارآگاه جيم مكليود » پس از دستگيرى « كارل اشنايدر » كه سقط جنينهاى غير قانونى انجام میداده، در راه بردنش به بازداشتگاه ، حسابى او را كتك میزند. « ستوان ماناگن » تصميم ...
دانشمندی فرا زمینی به همراه گروه خود از سیاره در حال نابودشان به زمین اعزام می شوند تا با رها کردن هیولاهایی همچون خون آشام ها ، انسان های گرگ نما ، و مومیایی ها انسانها را نابود کنند. و سیاره زمین را تصرف کنند.
« ايو هرينگتن » ( باكستر ) ، بازيگرى جوان و شيفته و والهه ى دنياى نمايش است كه يك شب با اميد و آرزو خود را به رختكن ستارهى بزرگ برودوی، « مارلو چانينگ ...
وقتی در یکی از مجزا ترین شهرهای آمریکا شورش می شود، “ویک” که راننده ماشین حمل و نقل پزشکی است، بین قولی که برای جابجایی افراد سالخورده روسی داده بود و نجات یک دختر سیاه پوست بیمار گیر می کند و نمی داند که ابتدا باید به کدامیک کمک کند و…..
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...