میکامی که یک کارگر شرکتی است، توسط یک قاتل به طور تصادفی چاقو می خورد و در دنیایی دیگر متولد می شود. اما او به عنوان یک لجن دوباره متولد شده است. او با نام ریمورو به این دنیای جدید پرتاب میشود و تلاش خود را برای ایجاد دنیایی آغاز میکند که از همه نژادها استقبال کند.
تانجیرو کامادو، به همراه اینوسوکه هاشیبیرا، پسری که توسط گرازها بزرگ شده و سر گراز بر سرخود می گذارد و زنیتسو آگاتسوما، پسری ترسو که قدرت واقعی ش هنگام خواب نمایان می شود, در قطار ابدیت عازم ماموریتی جدید هستند.