در مادرید،گلوریا به همراه همسر راننده تاکسی خود آنتونیو،مادر دیوانه همسرش و دو پسر نوجوانش زندگی می کند.او به عنوان نظافتچی تلاش می کند برای خانواده اش پول تهیه کند.آنتونیو علاقه زیادی به یک خواننده ...
لوسی، گریسی و ماری، سه خواهر هستند که در مراسم ازدواج پدرشان با زنی که 45 سال کوچکتر از اوست, شرکت می کنند. در طول ضیافت، شوهر لوسی در یک تصادف جان خود را از دست می دهد. با وجود این فاجعه، این سه نفر باید به تعهد خود برای اجرای تئاتر در بنیدورم در ماه
۲۰۱۹، ادینبورگ (اسکاتلند). اوا یک وکیل موفق اسپانیایی است که قول دارد با استوارت، وارث خانواده اشرافی و ثروتمند مکدونالد ازدواج کند. اما همان روز که آنها نامزدی را اعلام کردند، او یک تماس تلفنی از مادربزرگش سوفیا دریافت میکند تا اعلام کند: عروسی بعدی او با سل یا، دوست مادام العمر او. اوا با درنظر گرفتن آن به عنوان یک خطر جدی در نظر دارد که جایگاه مهمی در دنیا داشته باشد، زیرا اخلاق محافظهکار مکدونالد (به امید داشتن یک زندگی نرمال دور از خانواده عجیب و غریب)، اوا Lanzarote در جزایر قناری (غرب به آفریقا بلکه متعلق به اسپانیا)در تلاش برای جلوگیری از ازدواج است. اوا، با کمک یک غریبه بعد از از دست دادن اتوبوس در فرودگاه، اوا از خانه پشتیبانی میکند، جایی که او با سوفیا، سل یا و Perla، پسر خاله معلول ذهنی، که در خانه زندگی میکند و به عمه صوفیا میرسد، زندگی میکند. در همان زمان که مادر اوا ناتاشا با مراسم ازدواج از صوفیا حمایت میکند، خانواده او از دیدار سعید، برادر stranded اوا، شگفتزده شدهاست.
خلاصه داستان :کلود یک منتقد تئاتر سالخورده است که در مونتری کالیفرنیا با دوست همیشگی و همسایه اش شین زندگی می کند. او بر حسب اتفاق متوجه می شود عشق قدیمی اش آلزایمر گرفته است و …