داستان یک توسعهدهنده بیرحم املاک و مستغلات که توسط ارواح خشن قبایل بومی آمریکا که او قتل عام کرده است تسخیر و او را مجبور میکند برخلاف میلش به کشتار بومیان بپردازد.
نمایندهی فدرال به نام جو دی فاستر (Joe Dee Fostar) در حال حاضر در حال تحقیق دربارهی یك قاتل زنجیره ای است. دکتری دیوانه که در زندانی امنیتی به سر میبرد، جو را در این راه کمک میکند و بدین ترتیب ...
گروهبان "برنز" برای انجام وظیفه به یکی از سفارتهای آمریکا در خاورمیانه می رود.اما به دلیل اعتقادات خاص سفیر او در آنجا محدود شده و اختیارات کمی به دست می آورد.در نتیجه تروریستها با راحتی ...
مرگ پدرش دختری نوجوان با بدون خانواده تنها گذاشته و او را در غم و خشم خود غرق می کند.پزشک خانوادگی آنها به او خبر می دهد پدرش رازی را از او مخفی کرده.او مادری ...
یک محقق خستگی ناپذیر که در نیروی پلیس مسکو کار می کند به دنبال راه حل و سرنخی برای پرونده قتل سهگانه که در پارگ گورکی مسکو رخ داده است، می باشد تا اینکه متوجه ...
تومستون آريزونا، سال 1879. «وايات ارپ» (راسل) که به تازگي کار کلانتري داج سيتي را رها کرده، همراه با همسرش، برادرانش، و همسران برادرانش، وارد شهر مي شود. «وايات» تصميم دارد اسلحه را کنار بگذارد ...
در طول جنگ جهانی دوم، فراری از زندانی مشهور در تربلینکا رخ داده، و موجب می شد تا رئیس یک اردوگاه دیگر با خود عهد ببند این اتفاق دیگر تکرار نخواهد شد. اما اسرایی که ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...