خانواده مهاجم مینیکس پناهنده می شوند. دیالو از نیجریه به زودی دوست های خود را در میان اعضای خانواده ایجاد می کند، اما آنها زمانی مورد آزمایش قرار می گیرند که به دلیل او به ...
کورت (تیل شوایگر) و لنا (فرانزیسکا ماخنز) با هم به خانه ای قدیمی خارج از شهر نقل مکان می کنند که نیاز به بازسازی دارد تا به پسر شش ساله شان، (لوی ولتر) نزدیک تر شوند. همسر جانا (جاسمین گرات) ....
در یک روز سرد نوامبر، برق در سراسر اروپا قطع و خاموشی همه جا را فرا می گیرد. در حالی که دولت و مقامات با اثرات و شفاف سازی مبارزه می کنند، یک هکر سابق در کانون توجه بازرسان قرار می گیرد.
همه چیز از روزی تغییر می کند که هانس قربانی یک تصادف موتورسیکلت می شود و به کما می رود. موریتز متقاعد شده است که دوستش به زودی از خواب بیدار خواهد شد. موریتز 19 ساله و هانس از زمان کودکی بهترین دوستان بوده اند.
لودو و انا نزدیک به دوسال است که با هم زندگی می کنند. برنامه هر روز انها چیده شده است به این شکل که لودو از وظایفش کوتاهی می کند و در عوض باید روزانه ...
در زندانی مجهز که در یک آزمایشگاه پژوهشی ساخته شده، 20 مرد را در برابر دستمزدی 4000 مارکی گرد هم می آورند تا 12 تن از آنها نقش زندانی و 8 نفر دیگر نقش زندان ...
در 13 ژانویه 2011، پروفسور" کنستانتین کاروس" (هاینر لاوترباخ) بسیار باهوش اما تحریک پذیر به همراه 23 همکار وارد اتاق کنترل شتاب دهنده ذرات می شود. هشت ساعت بعد، ساعت 6 صبح 14 ژانویه 2011 ، بیست و سومین ...
نبرد استالینگراد یکی از حساس ترین و مهمترین نبرد های جنگ جهانی دوم بود که از تابستان 1942 شروع و تا زمستان 1943 ادامه پیدا کرد . این فیلم به حال و هوای این نبرد ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...