ابی برای رفتن به دانشگاه، والدین و برادرش را که مبتلا به اوتیسم است و نمیتواند صحبت کند، ترک میکند. او در حالی که استقلال و تمایلات جنسی خود را بررسی میکند، بین زندگی جدید و عشق به برادرش گیر کرده است.
بیست سال پس از آنکه داستان عاشقانه بدنامشان که در روزنامههای زرد منتشر میشد، کشور را فرا گرفت، یک زوج متاهل وقتی یک بازیگر زن برای تحقیق در مورد فیلمی درباره گذشتهشان از راه میرسد، تحت فشار قرار میگیرند.
یک صاحب مغرور سینما باید در کنار یک ستاره افسانهای اکشن، از کسب و کار خانوادگی خود در برابر توسعهدهندگان شرکتی دفاع کند، چرا که هنر، زندگی را در نبردی ابدی تقلید میکند.
داستان زنی جوان مبتلا به فیبروز سیستیک (نوعی بیماری مخاطی و دگرگشتی) به نام ترز که در حلقه زمانی قرنطینه گیر کرده است. او با بی حوصلگی خود با آبجو، ماری جوان و یک گفتگوی داخلی غیرقابل توقف مبارزه می کند.
یک نوجوان جسور که با مسائل روحی روانی طلاق قریب الوقوع والدینش دست و پنجه نرم میکند، با جادوگر هزارسالهای رو به رو میشود که در همسایگی آنها زندگی میکند...
یک خانواده پورتوریکویی که در منطقه پارک هومبولت در غرب شیکاگو زندگی می کنند با این امر مواجه می شوند که این می تواند آخرین کریسمسی باشد که آنها همگی در کنار هم باشند ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...