پدر ویرا سیمها ردی مردی محترم در دهکده ای است و پسرش بالا سیمها ردی در ایالات متحده ساکن است. وقتی پدرش در سیاست دهکده کشته می شود، بالا سیمها به هند برمی گردد و از کسی که پدرش را کشته است انتقام می گیرد.
در روستای کریشنا ونی، مالاویکا نیر به دلیل اینکه هنوز ازدواج نکرده، از خانه فرار می کند. در همان زمان به دلیل پیشنهادات ازدواج راج تارون، بوجیج نیز از خانه فرار می کند. به طور تصادفی هر دو آنها ...