در ژانویه سال 1943،ارتش آلمان که از حملات متحد بالکان ترسیده است،دشمنی بزرگی علیه پارتیزانهای یوگسلاوی در جنوب بوسنی آغاز می کند.تنها راه خروج برای پارتیزانها و هزاران پناهنده،تنها پلی بر روی رودخانه نرتوا است...
فدریکو قاتل کودکان است و از دست قانون می گریزد. یک روز هنگامی که او زخمی شده است، دختر بچه ای 12 ساله به نام سیمونا او را به خانه ش می برد. رابطه ی عشقی عجیب آن ها توسط مادر افسرده و معتاد به سکس سیمونا یعنی ورا خراب می شود. ورا با فدریکو نقشه ای می کشد که شوهر ویلچر نشینش را بکشند. سیمونا به رابطه ی جدیدی که میان فدریکو و ورا به وجود آمده است واکنش مثبتی نشان نمی دهد.
In Australia, a retired police inspector is called to duty to solve the murder case of a young woman whose partially burned body is found on the beach.
سال 2072 در رم ، ایتالیا. مدیرعامل بی رحم یک شبکه تلویزیونی قصد دارد مجموعه جدیدی از بازی های گلادیاتور را برای رتبه بندی ترتیب دهد و این در حالیست که یکی از افراد متخلف از توطئه ای در پشت ماهیت واقعی نتایج مطلع می شود.
A woman has dreams that she is a werewolf so she goes out and finds men. She proceeds to have sex with them and then rip their throats out with her teeth. She eventually falls in love but ... See full summary »
استاربلک یک قهرمان است که لباس سیاه بر تن دارد، صورتش را با یک شال سیاه پوشانده و همیشه یک ستاره ی سیاه را با خود حمل می کند. او همیشه این ستاره را به عنوان نمادی از عدالت در محل کار هایش رها می کند و...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...