در این فیلم علمی تخیلی کمهزینه، یک موجود بیگانه از کهکشانی دور فرستاده میشود تا با «تکثیر» انسانها و ایجاد نژادی از زامبیها که شبیه سفالهای متحرک هستند، زمین را تصرف کند.
جنایتکاری معروف به "تاندربولت" زندانی است و در شرف اعدام می باشد. در سلول مجاور، باب موران قرار دارد. مردی بی گناه که عاشق دختر تاندربولت است. تاندربولت امیدوار است که جلوی اعدام را در طولانی مدت بگیرد و...
یکی از خونینترین نبردهای جنگ جهانی دوم نبردی است که متفقین وارد خطوط دشمن در ساحل "آنزیو" می شوند. چهار ماه و سی هزار کشته و زخمی پیش از رسیدن آنها به رم به جای می ماند...
دارسکو که به عنوان صاحب یک کلوپ شبانه در پرتغال شناخته میشود، برای تمامی افراد مرفه و پولدار، جاسوسی میکند. وی ماموریتی دریافت میکند و تلاش مینماید که اطلاعات بیشتری در خصوص جان کریگ، مامور ویژهی ایالات متحده، کسب کند. اما دارسکو عاشق جان میشود و ..
اوایل دهه 1880 , اهالی شهر وارلاک بعد از فرار آخرین کلانتر خود برای مقابله با قانون شکنان تصمیم به استخدام مارشالی میگیرند. به همین خاطر آنان از کلای بلیزیل (هنری فاندا) که به داشتن ...
بعد از کشته شدن خیانت آمیز ناپدری او ، دخترک سعی میکند همراه با یک ولگرد جوان از کشور فرار کند ، آنها به قطار های باری میپرند و با عده ای دوره گرد دعوا میکنند که ...
یک متخصص معدن (ادموند اوبراین) به یک دختر (یوونه ده کارلو) به پدرش کمک می کند که نقره استخراج کنند اما این کار بر خلاف خواست صاحب زمینشان (بری فیتسجرالد) می باشد...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...