"جو پندلتون" حین پرواز برای شرکت در مسابقه بعدی اش کشته می شود.پیکی تازه کار روح او را از بدنش برای همیشه خارج می کند.پیش از اینکه این اشتباه تصحیح شود بدن او سوزانده می ...
پس از ملاقات بابی هالوی بیست و دو ساله و ریمز و روسون بیست و پنج ساله در J.B. Martin Co برای همکاری، آنها تصمیم میگیرند که به اختراعات بی فایدهی خود بپردارند. ریمز همواره فردی رویا پرداز بوده و به دنبال اهداف دست نیافتنی است. پس از شکست در یکی از اخترا
کارگر مست لنگرگاه، "بوبو" تصور می کند که مردی را به قتل رسانده است. در میان شک و شبه، او کاری را بر روی آب پیدا می کند. آن شب او "آنا" ثروتمند را از ...
یک کارخانه دار هلندی شرکت خود را ورشکسته می کند، مدارک حاکی از جرائمش را به آتش می کشد و تصمیم می گیرد با پول شرکت به پاریس فرار کند اما در حین انجام این کار به دست حسابدارش گیر می افتد...
مایک توسط یک پلیس سادیسمی که قصد داشت جای یک الماس گرانبها را از زیر زبانش بیرون بکشد، مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. آن پلیس مایک را تا سرحد مرگ کتک میزند اما موفق ...
معلم موسیقی "کریستین ردکلیف" تصور می کرد "کارل نواک" در جنگ کشته شده است."کریستین" او را بسیار دوست داشته و اصرار به ازدواج با او دارد.در= مراسم پذیراییشان؛معشوق سابقش به "کارل" پیشنهاد اجرای تنها در ...
لوئی ناپلئون سوم با کمک به امپراطور ماکسیمیلیان هاپسبورگ برای افزودن مکزیک به امپراتوری خود، از جنگ داخلی آمریکا برای دور زدن دکترین مونرو و گسترش قدرت خود استفاده می کند.
«آلن فليکس» (آلن) عاشق سينما و طرفدار سرسخت «هامفري بوگارت» است. همسرش، «نانسي» (آنزپک) مدتي است که ترکش کرده و حالا به توصيه ي «شبح بوگارت» (ليسي) مي خواهد علاقه ي دختر ديگري را جلب ...
هنگام اسارت « ريچارد شيردل » ( هانتر ) به دست اتريشى ها ، شاهزاده ى خبيث ، « جان » ( رينز ) خود را فرمانرواى انگلستان اعلام مى كند. شواليه اى به نام ...
یک مرد غیر معتدل به نام «توماس ادوارد لورنس» که با عنوان های مختلفی لقب گرفته است، از قهرمان گرفته تا شارلاتان و سادیسمی، خود را جای یک سرباز گمنام می زند و برای جستجوی ...
«آلیسشا هیوبرمن» ( برگمن ) دختر یک جاسوس نازى دستگیر و محکوم شده، به «دولین» ( گرانت )، مأمور مخفى امریکایى دل میبازد. دولین، آلیشا را به کمک میطلبد و او هم میپذیرد تا نقش ...
پروفسور چلنجر گروهی متشکل از دانشمندان و ماجراجویان را به سمت دشتی دور افتاده در جنگل های آمازون را رهبری می کند تا ثابت کند که دایناسور ها هنوز زنده هستند…
سال 1977. «سلي آلبرايت» (رايان) و «هري برنز» (کريستال) هر دو از دانشگاه شيکاگو فارغ التحصيل مي شوند. اين دو طي يک دوره ي دوازده ساله، گه گاه، با يک ديگر برخورد مي کنند. تا ...
جفری تورپ دزد دریایی بی باک و ماجراجو است که احساس می کند باید به خاطر انگلستان کشتی های اسپانیایی را مورد حمله قرار دارد.در یکی از این نبردها،او یک کشتی اسپانیایی را تسخیر کرده ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...