ساعت بیولوژیکی کارلا، مجری رادیو، در حال تیک تیک است و اکنون بسیار بلند و واضح می باشد. اما هر کاری که می کند، به سادگی نمی تواند مرد مناسبی را پیدا کند که بتواند با او خانواده ای را تصور کند.
با سرنوشت به هم گره خورده و یک سرقت نافرجام الماس، جنایت کاری حرفه ای به نام مل و گروگان ترسو اش به نام فرنی در مسابقه ای بر علیه زمان هستند و بزودی توسط یک کارگاه بی رحم و دنیای حریص زیرین برلین تحت تعقیب قرار میگیرند.
خلاصه داستان :هفت دوست ، سه زن و چهار مرد برای شام همدیگر را دعوت میکنند . همه باید تلفن همراه خود را روی میز بگذارند . و با هم هر پیغامی که برای موبایل ها ارسال می شود میتوانند آن را بخواند و به تماسهای تلفنی گوش دهند . این کار آنها باعث هرج و مرج بین آنها می شود و…
«میشل برگ» پسری که در سنین نوجوانی عاشق و همخانهی زن میانسالی بنام «هانا» (کیت وینسلت) میشود. روابط عاشقانه ی آن ها روز به روز بیشتر میشود، ولی پس از چند سال هنگامی که میشل ...
داستان فیلم درباره ی گروهی عجیب و غریب شامل یک پسربچه ی ترسو به نام تام، یک شکارچی ارواح به نام هِتی و یک روح بامزه است که قصد دارند شهرشان را از خطر عصر ...
این فیلم داستان یک جادوگر کوچک را به تصویر میکشد که خود را بهترین و قویترین جادوگر در جنگل میداند و ماجراجوییهای زیادی را تجربه کرده است. اما یک روز که…
اواسط قرن هجدهم، فرانسه. جوانی به نام «ژان باتیست گرنوی» (ویشو) با یک حس بویایی بی نظیر، برای خلق بهترین عطر دنیا به جنایت روی می آورد تا «اسانس» انسانی به دست بیاورد...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...