یک نویسنده به محل زندگی اش در کودکی برمیگردد و با قلدری که زندگی اش را نابود کرد مواجه میشود. این بار این شخص قلدر میخواهد با اذیت کردن و شکنجه کردنش گذشته دردناکش را زنده کند.
یک سرباز ( توماس یانگ گریفث) به جنگل تخریب شده از جنگ باز میگردد تا دوستش را که به مدت یکسال دراسارت دشمن است، نجات دهد، سال قبل نقشه آنها برای پس گیری محرک های بمب اتمی با ناکامی مواجه شد و دوستش اسیر شد، حال او بازگشته تا مأموریتش را تمام کند.
کوین کاستنر در نقش یک سرباز آمریکایی بعد از شرکت در جنگ و نشان دادن شجاعت خود جایی را برای سکونت دور از مردم انتخاب میکند، به مرور زمان با سرخپوستها ارتباط برقرار میکند و ...
"ادی اسپارک" کمدین آمریکایی با کمک رقاص و خواننده "دیکسی لئونارد" می خواهد شادی را میان سربازان حاضر در جنگ جهانی دوم بیاورد. آنها که با هم گروه بی نقصی را تشکیل داده اند، از ...
"جو هاف" پلیس سرسختی است که تلاش می کند به یک گروه خطرناک موتورسواری نفوذ کند. اف بی آی او را وادار می کند تا به یک گروه خطرناک که از دستگیر شدن رهبر خود ...
لس آنجلس. «فرانک فارمر» (کاستنر)، محافظ سابق رئيس جمهور امريکا، محافظت از «ريچل مارون» (هيوستن)، خواننده / بازيگري سياه پوست و بسيار محبوب را مي پذيرد. «مارون» ابتدا به «فارمر» توجه نشان نمي دهد اما ...
پسری مزرعه دار پس از اینکه متوجه می شود دختر مورد علاقه اش عضو گروهی از خوناشان است با اکراه می پذیرد تبدیل به یکی از آنان شود.یکی از مراحل تبدیل او حمله ای خونین ...
در غرب وحشی دهه 1860، گروهی از مهاجرین آواره و بدبخت که دیگر نمی توانند شرایط موجود را تحمل کنند تصمیم میگیرند یک گاوچران را استخدام کنند تا آنها را خانه شان در شرق ببرد . . .
شان به وسیله یک مرسدس قدیمی به سمت مراسم عروسی خواهر خود به راه می افتد.او در میانه راه شخصی بنام نیک را سوار کرده و متوجه می شود که او شکارچی خون آشام بوده ...
افسر جوانی که به تازگی از وست پوینت خارج شده است به ویتنام فرستاده می شود، جایی که مردان به او احترام نمی گذارند تا زمانی که زخمی می شود و تبدیل به سربازی عاقل تر و فرمانده ای بهتر می شود...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...