زندگی برای سوزان، دو فرزندش و دوست پسر جدیدش راسل خوب است. اما وقتی او متوجه میشود که دوست پسر ایدهآلش یک قاچاقچی مواد مخدر است، زندگیاش ناگهان تغییر میکند.
یک قاتل سریالی خونسرد در کشور آزادانه کشته و قربانیان خود را از میان کسانی که از زندگی خود شکایت دارند انتخاب می کند. قاتل به مسافرخانه ای که توسط یک زوج ناراضی اداره می ...
یک مدیر اجرایی آگهی تبلیغاتی که دیگر به نقطه شکستن رسیده، خود را در یک موسسه بیماران روانی پیدا می کند، جایی که فعالیت هایش دوباره با کمک بیماران آنجا شروع می شود و...
در شهر کوچکی از کشور برزیل،"فلور" زنی بسیار زیبا با "وادینهو" مردی خوشتیب ازدواج می کند.اما پس از ازدواج متوجه می شود علاقه ای به او ندارد.او به همسایه هایش آشپزی آموزش می دهد اما ...
جادوگر مرموز زامبونی بزرگ و جگوارش به نام سایه، در خانه اسپوکی، یک عمارت قدیمی که پر از تلههای جادویی و چیزهای مخفی است. یک پسر یتیم به نام مکس میخواهد با زامبونی دوست شود...
داستان در مورد یک جوان با استعداد است که همیشه آرزو داشته با موفقیت بزرگی در زندگی اش دست یابد. او در اولین روز کاری اش اخراج می شود و متوجه می شود که آن ...
وقتی یک کتابخوان شوخ طبع که در آپارتمان خود نشسته، آگهی نقد ادبیات شنبه های روزنامه یک کتابفروشی در لندن را که سفارش پستی می پذیرد را می بیند، رابطه نزدیک و دوستانه ای با ...
ریچیل نویسنده ای در یک روزنامه نیویورکی در یک ازدواج با مارک مقاله نویسی اهل واشینگتن آشنا شده و بر خلاف اعتقاداتش درباره ازدواج عاشق او می شود. آنها یک خانه می خرند، صاحب دختری ...
نيو جرزي. پسر بچه ي دوازده ساله اي به نام «جاش باسکين» (ماسکو)، در يک کارناوال از ماشين آرزو مي خواهد که بزرگ شود. پس از شبي توفاني، «جاش» بيدار مي شود و خود را ...
«جک اسليتر» (شوارتسنگر)، مأمور ويژه، گروهي از افراد پليس را از اطراف آسمان خراشي دور مي کند و در پشت بام ساختمان با قاتلي به نام «ريپر» (نونان) که پسر کوچک او را گروگان گرفته، ...
تکه های مختلفی از زندگی یک خانواده ی نمونه ای ساکن بروکلین در دهه ی 1940 از دیدگاه پسر کوچک خانواده، «جو» (گرین)، روایت می شود و طی آن ها مشغله ها و علایق اعضای ...
«جک لوکاس» (بريجز) گوينده ي يک برنامه ي راديويي پس از آن که مي فهمد يکي از شنوندگان برنامه اش تحت تأثير حرف هاي او آدم کشته، کارش را رها مي کند و الکلي مي ...
جی ا کارنگی (آنجلینا جولی) اصلیتی فیلادلفیایی دارد و به نیویورک مهاجرت میکند تا یک مانکن شودو بلافاصله توجهش به وکیل قدرتمند، ویلهلمینا کوپر (فی داناوی) جلب میشود. طرز برخورد و زیبایی جیا به او ...
«جودا رزنتال» (لندو)، چشم پزشکي که مورد احترام خانواده، دوستان و هم کارانش است، در خفا با «دولورس» (هيوستن) رابطه دارد. «دولورس» که از پنهان کاري خسته شده، تهديد مي کند که رابطه شان را ...
"سایروس" رهبر یکی از بزرگترین گروههای خیابانی نیویورک،نشستی شبانه برای تمام گروههای منطقه تدارک دیده و درخواست فرستادن نه نماینده غیرمسلح برای جلسه را می دهد.گروهی مشهور به "جنگجویان" مسئول مرگ "سایروس" هنگام سخنرانی اش ...
گروهی از خانمها در کلابهای نیویورک ایده جدیدی را بکار می گیرند و آن اینکه مشتریان ثروتمند وال استریتیشان را فریب داده و پس از غیر هوشیار کردنشان، کارت های بانکی شان را سرقت نمایند...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...