"ماری سنت کلیر" پس از نیامدن نامزد هنرمندش "جین" به ایستگاه راه آهن تصور می کند او رهایش کرده است.او تنها به پاریس می رود.پس از یک سال که او تبدیل به معشوقه "پیر رول" ...
در سال 1932، چاپلین، در شرایط بحرانی کامل میانسالی، در جستجوی خود به بالی میگریزد تا جوانسازی هنری و الهامبخشی برای انتقال دشوار خود به فیلم صدا پیدا کند.
نگاه دقیقی و بیپردهای به زندگی یکی از مهمترین افراد اروپا، وینستون چرچیل. در این مستند با استفاده از فایلهای صوتی و تصویری کمتر دیده شده، رازهای مختلفی در خصوص وی به تصویر کشیده می شود.
« شادوف » (چاپلين ) سلطان بركنار شده ى كشورى كه پس از انقلاب به امريكا گريخته است ، تصادفا با پسرى ( مايكل چاپلين ) فرارى از مدرسه ، آشنا مىشود و با او ...
« هانرى وردو » ( چاپلين ) كارمند بانك اهل پاريس ، با بروز بحرانهاى اقتصادى در سالهاى دههى 1930 ، براى تأمين معاش خانواده مجبور مىشود به هر كارى دست بزند . او سرانجام ...
در این مستند سوپراستارهایی همچون ویل آرنت،جیسون بیتمن،زک گالیفیاناکیس درباره ماهیت مرد بودن در دورانی که عمل های زیبایی مو و باشگاه های بدنسازی جامعه را فرا گرفته صحبت میکنند.
روز پرداخت حقوق کارگران فرا رسیده است . چارلی با پول دریافتی , دور از چشم همسرش , برای تفریح بیرون می رود و درگیر ماجراهایی می شود . او همین روزها دلباخته دختر رئیس ...
چاپلین در این فیلم نقش یک صاحبخانه را ایفا می کند که پس از نوشیدن بیش از حد مشروب، دیر وقت به خانه بازمی گردد. او تنها دوست دارد به رختخواب خود بازگردد اما اشیای ...
«آگدن» (براندو)، ديپلمات ميليونر امريکايي در يک گردش دريايي به هنگ کنگ مي رود و شبي را با «ناتاشا» (لورن)، کنتسي مهاجر اهل روسيه مي گذراند. در بازگشت به کشتي، او مي فهمد که به ...
«تام پاپرز» در طول عمرش رابطه اندکی با پدرش که یک جهانگرد بوده داشته است. خودش هم وقت کمی را با بچه هایش می گذراند و اکثر اوقات مشغول کارش است. یک روز پدر او ...
« چارلى » ولگرد ( چاپلين ) كه پليس او را با خلافكارى اشتباه گرفته است، به سيركى پناه مىآورد و به عنوان دلقك استخدام مىشود، و چيزى نگذشته كه به نادخترى صاحب سيرك ( ...
در سالهاى جنگ جهانى اول در كشور تومانیا، سربازى به نام « چارلى » ( چاپلین ) بر اثر سانحه ى سقوط هواپیما حافظه اش را از دست میدهد. او وقتى چشم باز میكند خود ...
«چارلى» ( چاپلین )، شیشه بر دوره گرد، با پسربچه اى ( کوگان ) که مادرش او را رها کرده زندگى میکند. پسر بچه، شیشه ى پنجره هاى خانه ها و مغازه هاى مردم را ...