داستان یک کهنه سرباز جوان محتاط جنگ که به شمال شرقی فیلادلفیا می رود تا یک ارتباط اجتماعی در داخل شهر را راه اندازی کند و زندگی خود را برای ایستادن در برابر کلینیک سقط جنین که در آن طرف خیابان از ساختمانش حرکت می کرد، قرار می دهد.
"خوان" پسر نوجوانیست که به تازگی در یک باند خطرناک عضو می شود. پس از مدتی عمویش به او زنگ زده و می خواهد وی را ملاقات کند و "خوان" به پیش او رفته و به طور اتفاقی باعث یک حادثه می شود و قانون او را به جرمی که انجام نداده متهم می کند. حالا "خوان" بین وفادار