آیدا مترجم سازمان ملل در شهر کوچک سربرنیتسا است. هنگامی که ارتش صربستان شهر را می گیرد، خانواده او از هزاران شهروندی هستند که به دنبال سرپناهی در کمپ سازمان ملل هستند...
کیت همواره در زندگیاش تصمیمهای بدی میگیرد و هم اکنون در یک مغازه کار میکند و از شغل و درامدش راضی نیست تا اینکه با غریبهای آشنا میشود و زندگیاش در مسیر جدیدی قرار میگیرد ...