روایت «نیکلاس آنلکا » پسر بد و مغرور دنیای فوتبال که باهوش ،نامنظم ،نابغه ،گلزن حرفه ای ،غیر قابل کنترل و بازیکنی که به خوبی قدرش دانسته نشد. علی رغم حضور بیست ساله« نیکلاس آنلکا »در سطح یک فوتبال جهان هنوز هم به سختی میتوان او را توصیف کرد .
اندی میلر از تعداد زیادی زن که نمی شناخت خواسته بود تا با او ازدواج کنند به جز اِما. اِما یک دانشجوی زیبای دام پزشکی است که قبول می کند گاهی با او قرار ملاقات بگذارد تا ببیند عاشق او می شود یا نه...
“چیف برودی” مرده است و پسر کوچکش نیز توسط کوسه کشته میشود. “مایکل” پسر برزگ “چیف” که یک زیست شناس دریایی است برای همدردی پیش مادر خود آمده و برای تغییر روحیه مادر خود او ...
کارآگاه باتجربه “جان هریس” به لندن فرستاده می شود تا به یک نیروی ویژه محلی کمک کند برای به دام انداختن فردی که در حال کُشتن گنگسترها در سطح شهر می باشد.