داستان گربه ای به نام فریتز که ممکن است زندگی خود را در کمیک از دست داده باشد، اما در فیلم جدیدش هشت زندگی دیگر برای او باقی مانده است! در حالی که همسرش بر سر او فریاد می زند، سعی دارد آنچه که بر سر او آمده را به یاد آورد.
خوکی بنام «ویلبور» از این ترس دارد که در انتهای فصل تبدیل به غذای روی میز صاحب مزرعه بشود. او به کمک یک عنکبوت سعی می کند تا از این اتفاق جلوگیری کند...
صنعتگری که همه چیزش را باخته است داستان به عرش رسیدن و سپس سقوطش را تعریف میکند. عامل سقوط او توجه نکردن به هشدار های یک موجود جنگلی بنام "لوراکس" بود...