وقتی ملوان متوجه می شود که رئیسش در اریزونا بازنشسته خواهد شد، او مجبور می شود تا راهی برای خرید قایق وست ویند بیابد قایقی که او و پدرش با هم ساخته اند، در این ...
"پدر چیسهولم" کشیشی جوان به چین فرستاده می شود تا در میان مردم غیرمسیحی چین بخشی مسیحی به وجود بیاورد.او با دشمنی،فقر،انزوا و بیماری مواجه شده و او را بیشتر از پیش برای موفقیت مصمم ...
معلم موسیقی "کریستین ردکلیف" تصور می کرد "کارل نواک" در جنگ کشته شده است."کریستین" او را بسیار دوست داشته و اصرار به ازدواج با او دارد.در= مراسم پذیراییشان؛معشوق سابقش به "کارل" پیشنهاد اجرای تنها در ...
به منظور بدست آوردن اطلاعات برای اولین حمله هوایی به توکیو،یک زیردریایی آمریکایی بطور مخفیانه وارد خلیجی در توکیو شده و تیمی جاسوسی وارد ساحل می کند و...
نیل و پدرو بین چانگ کینگ و کلکته با هواپیما بار جابجا می کنند. هنگامی که دوستشان بیل به قتل می رسد ، آنها شروع به تحقیق می کنند. نیل با نامزد بیل، ویرجینیا ملاقات می کند و به یک نقشه عمیق تر مشکوک می شود و در عین حال عاشق دلبری های او می شود.
"چارلی وریک" و دوستانش به یک بانک کوچک دستبرد می زنند. آنها که انتظار پول کمی را داشتند، با مقدار زیادی پول مواجه می شوند. آنها که به سرعت متوجه می شوند پولها متعلق به ...
در یک ماموریتی دینی در چین، پدر اوشی که مدت زیادی است منتظر مانده ثابت می کند مردی قوی بوده اما بطور نگران کننده ای به پرستار ماموریت آنه علاقه مند می شود...
هارولد، یک قمارباز حرفه ای و دوست دخترش بونیتا، خواننده یک سالن است، به دنبال ویلی که فروشنده جواهرات است و در اطراف آمریکا غربی مشغول است میروند که ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...