یک مرد عقیم به نام "آرتور برت" (ویلیام هرت) که دلش بچه می خواهد، "راجر مارتین" دانش آموز حقوق دانشگاه هاروارد را استخدام میکند تا همسرش را باردار کند...
لس آنجلس، سال 1948. کارآگاه خصوصی جیک گیتز می خواهد همسر موکلش جیک برمن را متهم به خیانت کند.اما در عوض صحنه سازی برای جمع آوری مدرک،برمن به معشوق او شلیک می کند.گیتز وقتی متوجه ...
"مایکل کوچران" بعد از 12 سال نیروی دریایی را ترک می کند.او کاملا مطمئن نیست که قرار است در آینده چه کاری انجام دهد اما از یک چیز اطمینان دارد و آن هم اینکه او ...
امریکا، سال 1757. هنگام مبارزه ی قدرت میان انگلستان و فرانسه، «هاک آی» و پدر و برادرش که آخرین بازماندگان قبیله ی خود هستند، سعی می کنند به دفاع از مستعمره نشینان قربانی این درگیری ...
«جیمز کول» (ویلیس)، یک زندانی حکومتی است که در سال 2035 به شرطی با آزادی اش موافقت می شود که به زمان گذشته برگردد و مانع گسترش یک بیماری ویروسی شود. این بیماری باعث نابودی ...
پس از اینکهی یک شاهد مورد هدف مافیا قرار میگیرد، او از بازداشت پلیس فرار کرده و ناپدید می شود. کریس و بیل بازرس هایی هستند که مسئولیت پیدا کردن او را بر عهده دارند. ...
بازرس "کایل بودین" عاشق "ریچل مونرو" که درگیر یک همسر خطرناک است می شود. پس از اینکه "ریچل" به همسر خود شلیک می کند، "کایل" با اکراه می پذیرد در پنهان کردن جسد به او ...
پس از جدایی در خانه،زوجی کمکی از طرف یکی از پلیسانی که پاسخ تماسشان را داده دریافت می کنند.او به آنها کمک می کند سیستمهای امنیتی را نصب کرده و با زن درباره مشکلاتشان صحبت ...
در دنیای آینده، یک نژاد بیگانه از رباتها به عنوان بمب برای حمله به زمین استفاده می کند. یک طراح اسلحه دولتی متهم به خیانت شده و تلاش می کند بیگناهی خود را اثبات کند...
اواخر سال 1965، در ويتنام، «سرهنگ دوم هال مور» (گيبسن) مأموريت يافته تا در دره ي درانگ حملاتي را رهبري کند. اما ديري نمي گذرد که «مور» و سربازانش در محاصره ي دو هزار نفر ...
«ژنرال جو کامبل» (کرامول) از فرماندهان شايسته ي ارتش و ظاهرا شخصيتي بي عيب و نقص است. وقتي که دختر ژنرال، «سروان اليزابت کامبل» (استفانسن) به طرز فجيعي به قتل مي رسد، او دچار بحران ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...