روایت سالومه، دختر یتیمی که خدمتکار و پیرو متدین "ماریا اکربلوم "رهبر فرقه مذهبی" است. سالومه با فردی یاغی و خارج از فرقه دوست می شود و به ماریا و فرقه اش شک می کند.
در تابستان سال 1941، یک جوخه تخریبی فنلاند، مامور می شوند تا تجهیزات مازاد خود را تسلیم کنند. آنها به خط مقدم منتقل می شوند. صبح روز بعد آنها با صدای اسلحه از خواب بیدار ...